يکشنبه ٠٧ مرداد ١٤٠٣ |
![]() ![]() |
چاپ خبر
![]() الگوی مطلوب اسلامی در تحلیل سیاسی![]() ذهنیتها، باورها، افکار و تحلیل سیاسی مردم به عنوان یکی از موضوعات جدی در نظام سیاسی اسلام لازم است مورد توجه قرار گیرد. اگرچه تحلیل سیاسی را نمیتوان تنها عامل مؤثر در تصمیمگیری و کنش سیاسی مردم قلمداد کرد؛ اما شاید بتوان آن را در زمره مهمترین عوامل به حساب آورد.ضرورت و اهمیت موضوع تحلیل سیاسیتحلیل سیاسی صحیح و به موقع از جایگاه ویژهای برخوردار است. اهمیت این موضوع درلحظات حساس تاریخی قابل درک است و در تصمیمات به موقع هنگام مواجهه با امر سیاسی و حکومت موثر است. به عنوان نمونه میتوان سخن مقام معظم رهبری را پیرامون دوران حکومت امیرالمؤمنین علیه السلام به عنوان شاهد تاریخی این مدعا بیان نمود. مقام معظم رهبری مدظله العالی در یکی از بیانات خود میفرمایند: «من یک وقت در دوران زندگی تقریباً پنج ساله حکومت امیرالمؤمنین (ع) و آنچه که پیش آمد، مطالعات وسیعی داشتم. آنچه من توانستم به عنوان جمعبندی به دست بیاورم، این است که تحلیل سیاسی ضعیف بود. البته در درجه بعد، عوامل دیگری هم بود؛ اما مهمترین مسأله این بود والّا خیلی از مردم هنوز مؤمن بودند؛ اما مؤمنانه در پای هودج ام المؤمنین در مقابل علی (ع) جنگیدند و کشته شدند! بنابراین تحلیل غلط بود». با توجه به این توضیحات تحلیل سیاسی را میتوان یکی از عوامل بسیار مهم موفقیت یا عدم موفقیت نظام سیاسی در مرحله تحقق و استمرار آن دانست. به همین دلیل نیز لازم است ضوابط آن بیان گردد و با توجه به این ضوابط مسائل و آسیبهای آن بررسی شود. ضوابط تحلیل سیاسیمقصود از ضوابط در این بخش بایدها و نبایدهای یک تحلیل سیاسی جهت تضمین صحت و درستی آن است که استخراج آنها با تکیه بر اندیشه اسلامی و مخصوصاً اندیشه شهید سید محمدباقر صدر رحمت الله علیه و مقام معظم رهبری مدظله العالی صورت پذیرفته است. البته باید توجه کرد که در اینجا به صورت مختصر به آن پرداخته خواهد شد. به صورت کلی میتوان موارد زیر را به عنوان ضوابط تحلیل سیاسی مطرح نمود. توجه توأمان به آرمانها و واقعیتهااز جمله ویژگیهای یک تحلیل سیاسی صحیح توجه توأمان به واقعیتها و آرمانها است. در توجه به مسائل سیاسی کشور و تحلیل آنها لازم است دو ویژگی مهم آرمانگرایی و واقعبینی در نظر گرفته شود. بدین معنا که آرمانها به عنوان اهدافی که از بستر واقعیتها به آنها دست یافته میشود مد نظر قرار گیرند. از جمله آسیبهایی که میتوان با توجه به این ضابطه مطرح نمود، تحلیلهای سیاسی محافظهکارانه و انتزاعی است. مقصود از تحلیل سیاسی محافظهکارانه نوعی از تحلیل سیاسی است که صرفاً وضعیت موجود و واقعیات را در نظر میگیرد و در چارچوب آن به تحلیل میپردازد. تحلیل سیاسی انتزاعی نیز نوعی تحلیل سیاسی است که واقعیات را نادیده میگیرد و در بررسی موضوعات و مسائل سیاسی آرمانگرایانه و بدون توجه به بسترها و واقعیتهای موجود به تحلیل میپردازد. عدم اعتماد به دشمنان نظام اسلامی دشمنان نظام اسلامی به عنوان افرادی که در جایگاههای گوناگون همواره درصدد ضربهزدن به نظام اسلامی هستند سعی در ارائه تحلیلهای غلط و جهتدهی مردم در مسیر خواستههای خود دارند. به همین جهت نیز نباید به آنها در هیچ سطحی اعتماد نمود. البته این کار با توجه به آنها به منظور اطلاع و آگاهی از برخی وقایع منافات ندارد؛ اما مبنا قراردادن تحلیلهای آنها و اعتماد کامل به این تحلیلها به هیچ وجه قابل قبول نیست، بلکه باید این تحلیلها با موازین و ملاکهای دیگر سنجیده شوند و مورد بررسی قرار گیرند. این ضابطه زمانی اهمیت بیشتری مییابد که دشمن برنامهای جدی جهت نفوذ در باورها و افکار عمومی مردم داشته باشد و مردم نیز با اعتماد به دشمن نفوذ وی را اثربخش کنند. توجه به دیدگاههای ولیفقیه به عنوان یکی از آگاهترین افراد امت ولیفقیه علاوه بر جایگاهی که در نظارت بر امت دارد، جزئی از امت است و معمولاً از آگاهترین افراد امت محسوب میشود. به همین جهت نیز میتواند در شرایط سیاسی مختلف و با توجه به حضور و نقش خود در میان امت نیز اعمال نظر نماید. مردم نیز میتوانند از آگاهی او در زمینههای مختلف استفاده نموده و در تفکرات و تحلیلهای خود مخصوصاً در زمینه سیاسی بهرهمند شوند. توجه به شرایط و اقتضائات تاریخیتوجه به شرایط تاریخی و تشخیص عمل صحیح و دارای اولویت از جمله ضوابط مهم تحلیل سیاسی است که مقدمهای برای کنش سیاسی نیز محسوب میشود. این ضابطه را میتوان از ماجرای عاشورا نیز استخراج نمود. یکی از درسهایی که میتوان از امام حسین (ع) گرفت این است که ایشان در یک فصل بسیار حساس تاریخ اسلام وظیفه اصلی را از وظایف فرعی تشخیص دادند و مطابق با آن عمل نمودند. بصیرت سیاسیاز جمله نکات مهم و کلیدی در تحلیل سیاسی داشتن بصیرت سیاسی است. بصیرت را میتوان به معنای فهم و تشخیص درست دانست که مخصوصاً در برهههایی خاص بسیار مهم و کلیدی میشود. به عنوان نمونه میتوان عاشورا را مثال زد. در ماجرای عاشورا بیبصیرتها فریب خوردند و بدون این که خود بدانند در جبهه باطل قرار گرفتند. همچنان که در جبهه ابن زیاد، کسانی بودند که از فساق و فجار نبودند؛ اما از بیبصیرتها بودند. فایلهای ضمیمه:
1401/04/20 - ١٤:٣٠ / شماره خبر: ٣٠٤٣ / تعداد نمایش خبر: 420
1401/04/20 - ١٤:٣٠ / Code: ٣٠٤٣ / Number: 420
خروج خدمات ما |
«نشریات علمی مرکز» |
آدرس: تهران - بزرگراه شهید بابایی - دانشگاه جامع امام حسین علیه السلامپست الکترونیکی: ist@ihu.ac.irتمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دانشگاه جامع امام حسین(علیه السلام) می باشد.همراهان این صفحه: |