يکشنبه ٠٧ مرداد ١٤٠٣
 


چاپ خبر Print

الگوی مطلوب اسلامی؛ عدم تجمل گرایی و تفاخر در ازدواج


الگوی مطلوب اسلامی؛ عدم تجمل گرایی و تفاخر در ازدواج

از میان تشریفات ازدواج در میان اقوام مختلف، در اسلام ازدواج سادهتر بوده و تشریفات خاصی ندارد. از نظر شرعی، تنها یک صیغه است که باید خوانده شود و بهواسطه همین چند کلمه، زن و مرد با یکدیگر متصل و مرتبط میشوند.[1] اما بهواسطه آن که ازدواج یک پدیده کاملاً فرهنگی است و همچنین به دلیل آن که این پیوند یک حادثه انسانی مهم و تأثیرگذار در اجتماع بشریت میباشد، آدابورسوم مختلفی در فرهنگهای مختلف حول آن شکلگرفته است. در این زمینه اسلام بدون زیر سؤال بردن آداب و یا رسمی خاص، با قراردادن قواعدی و همچنین بیان اصول کلی به آنها جهت داده و در صورت عدم مغایرت هر رسمی با اصول، آن را جایز دانسته است. اما علاوه بر این، با معرفی الگو، حالت مطلوب و ارزشمندتری را نیز مطرح کرده و آن را برای فرد، خانواده و اجتماع مناسبتر دانسته است. با این مقدمه در ابتدا تعدادی از اصول را بیان کرده و سپس بهصورت مختصر به هریک از این آدابورسوم میپردازیم.

اصول کلی

 

اولین اصلی که در این زمینه مطرح است عدم مغایرت این آدابورسوم با احکام و شریعت اسلامی است. یعنی مجموعه اقدامات و کارهایی که صورت میپذیرد در نگاه حداقلی گناه، و مورد غضب الهی نباشد.[2] بهعنوان نمونه شادیها در مراسمهای ازدواج نباید به سمت حرام و اقدامات نامتعارف پیش رود. اسلام با شادی و جشن مخالف نیست. حتی پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله هم برای دختر مکرمة خودشان مجلس عروسی گرفتند، شادی کردند.[3] امّا نباید در این مجلسِ عقد و عروسی فعل حرام و گناه صورت پذیرد و اولین شب زندگی دو زوج با گناه شروع شود. اسراف یکی دیگر از گناههایی است که احتمال رخدادن آن زیاد بوده و اسلام به شدت از آن نهی کرده است. این اسراف میتواند در مراسم عروسی و هم چنین خرید جهیزیه بروز کند که بایستی از آن پرهیز نمود.[4]

یکی از اصول دیگر عدم تأثیرپذیری از فرهنگ تفاخر، تجملگرایی است. به این معنی که مجموعه این رسم و سنتها نباید نشئتگرفته از تجملگرایی باشد. چرا که تجمّلات برای یک جامعه، مضرّ و بد است و زندگی تشریفاتی، تجمّلاتی و اشراف منشی، انسانها و جامعه را بهسوی زوال میکشاند. یکی از اثرات منفی گسترش این فرهنگ که متأسفانه رسوم ازدواج در جامعه ایرانی به شدت از آن متأثر شده است، هرچه سختتر شدن ازدواجها بهمرورزمان و بالارفتن هزینههای آن و در نتیجه بهوجودآمدن ترس از نزدیک شدن به ازدواج در میان جوانان، بهواسطه آن است. [5]

اصل بعدی درنظرداشتن اهداف جامعه اسلامی و معارض نبودن با آن و هم چنین درنظرگرفتن مجموع افراد جامعه است. بر اساس اندیشه اسلامی مسیر کلی جامعه باید به سمت زهد حرکت کند. اگر قراین نشان از حرکت زندگی به سمت اشرافیگری بدهد، بلاشک این انحراف است.[6] همچنین صرف استدلال به داشتن مال و ثروت برای خرید هرگونه جهیزیه و یا گرفتن هر شکل مراسم بههیچعنوان کافی نمیباشد. در یک جامعه افراد با سطحهای مالی متفاوتی زندگی میکنند. این آدابورسوم باید بهگونهای برگزار شود که مسیر ازدواج را بر دیگران نبندد.[7]

خواستگاری

خواستگاری اولین گام جدی در فرایند ازدواج و در واقع بیان اراده ازدواج و پیشنهاد زناشویی است که بهعنوان سنتی کهن در ملتها و فرهنگهای مختلف وجود داشته و بسیاری از ادیان بر آن مهر تأیید زدهاند. جامعهشناسی زیستی روانی در تحلیل این سنت معتقد است که بهمانند رقابت میلیونها اسپرم برای لقاح با تخمک و تشکیل جنین، در زندگی اجتماعی رقابتی نزدیک برای کسب همسر وجود داشته و از آن جا که اگر این رقابت بدون قاعده باشد به نابودی نسل خواهد انجامید، در طول زمان انسانها برای آن قوانینی ایجاد کرده و به آن نظم بخشیدهاند.

تا پیش از دوران مدرن، در اکثر فرهنگها این امر که در عربی از آن به «خِطبه» یاد میکنند، از طرف مرد صورت میپذیرفته و مرد بوده است که از زن درخواست ازدواج میکرده و زن آن را قبول یا رد میکرده است. اما در دوران مدرن با زیر سؤال رفت ارزشهای پذیرفته شده درگذشته و زیر سؤال بردن سنتها، تحولات شگرفی در آدابورسوم ازدواج در جهان به وجود آمده است.

اسلام در این زمینه، خواستگاری زن از مرد را نیز مشروع دانسته است اما در سیره عموم مردم و هم چنین در سیره متشرعان این درخواست معمولاً از طرف مرد بوده است و دلایلی نیز برای اولویت داشتن انجام این کار توسط مرد بیان شده است. بهعنوان نمونه شهید مطهری در کتاب نظام حقوق زن در اسلام، ویژگیهای طبیعی زن و مرد را دلیل این امر دانسته است. ایشان معتقدند میل طبیعی مرد به طلب کردن و میل طبیعی زن به مطلوب واقعشدن است. به همین جهت بهتر است درخواست ازدواج از طرف مرد مطرح شود. هم چنین خواستگاری همیشه به ازدواج ختم نشده و در خواستگاری ناموفق، اگر مرد درخواستکننده باشد، آسیب کمتری نسبت به زن میبیند.

همان گونه که در مقدمه بیان گردید اسلام در برخی از سنتها قواعدی نیز وضع نموده است. از احکام خاص خواستگاری، جواز نگاه مرد به زن و زیباییهای او توسط مرد است. البته در محدوده این جواز میان فقها اختلافنظر وجود دارد. برخی آن را محدود بهصورت و دست میدانند و عدهای دیگر نگاه به موی زن را نیز جایز میدانند و گروه سوم قائل به جواز نظر به موها و تمام بدن زن ازروی لباس شدهاند.

مهریه

از دیگر سنتهایی که در فرایند ازدواج، در میان اقوام گوناگون و پیش از اسلام وجود داشته است، مهریه یا کابین میباشد که اسلام نیز بر آن مهر تأیید زده است. مهریه گرچه در اسلام بار حقوقی پیدا کرده است اما پدیدهای کاملاً متأثر از فرهنگ است که در جوامع مختلف شکل متفاوتی به خود گرفته است. بهعنوانمثال در میان برهمنهای هندوستان این خانواده دختر است که به داماد مهریه میدهد. به هر روی در اسلام، مهریه بهعنوان یکی از سنتهای ازدواج مورد قبول واقع شده و مالی است که با توافق پس از ازدواج، مرد موظف به پرداخت آن به همسر خود است و زن مالک آن میشود و حق هرگونه تصرف در آن را دارد. بر اساس نظر اندیشمندان در قرآن کریم عناوینی چون «صَدُقه، صداق، نحله» به مهریه اشاره دارد و مفهومی که از آن برداشت میشود نشانه راستین بودن مرد است. اما هماکنون در بسیاری از جوامع ماهیت مهریه تغییر پیدا نموده و بهنوعی تضمین برای تداوم زندگی تبدیل شده است. در واقع مرد متهم بهاحتمال جدایی از زن است لذا از این طریق تضمینی اخذ میشود.

مهریه پول نقد یا جنس یا منفعت است که برعهده مرد بوده و متعلق به زن است و اگر شوهر بمیرد، مانند هر قرض دیگر مقدم بر میراث است. مهریه در منابع فقهی به سه نوع دستهبندیشده است. برایناساس اگر دو طرف پیش یا در هنگام عقد نکاح در مورد مهریه به توافق رسیدند به آن «مهرالمسمی» گفته میشود. اما به هر دلیلی اگر در هنگام عقد نکاح میزان آن مشخص نگردید، بنا بر عرف مهریه زنانی که هم شأن او هستند برایش تعیین میشود که به آن مهرالمثل گفته میشود. البته برخی از فقیهان معتقدند مهرالمثل نمیتواند از مهر السنه[8] بالاتر باشد. هم چنین اگر عقدی بدون تعیین مهریه جاری شود و جدایی پیش از آمیزش جنسی رخ دهد به زن «مهرالمتعه» تعلق میگیرد که مقدار آن بهتناسب توانایی مالی شوهر تعیین میگردد.

در مورد مقدار مهریه سقفی برای آن تعیین نشده و از جهت شرعی اشکالی برای گرفتن مهریه زیاد در حالت عادی وجود ندارد. در قرآن کریم آمده است که اگر پوستین پر از طلا نیز مهریه زنان کردید حق پس گرفتن دیناری از آن را ندارید. [9] با این وجود حلال بودن این موضوع به معنای مطلوب بودن آن نیست و به دلیل مفاسدی که مهریه زیاد دارد، گرفتن مهریه (مهرالسنه) پایین مستحب دانسته شده است و از زنان با مهریه کم بهعنوان بهترین زنان امت تعبیر شده است[10] و ائمه معصومین نیز برای پایهگذاری فرهنگ سادهزیستی همگی مهر السنه را بهعنوان مهریه قرار میدادند.[11] از دلایل عدم مطلوبیت مهریه زیاد این است که پیامبر اکرم نیز همین حلال را انجام نداد. در زمان ایشان نیز برخی یک ملیون مثقال طلا مهریه دخترشان میکردند[12]. پیامبر نیز از اعیانیترین خانواده قریش بود و میتوانست مهریه بالایی برای دختر خود قرار دهد اما با قرار دادن مهرالسنه به دنبال منسوخ کردن این فرهنگ جاهلی بود.[13] لیکن متاسفانه این فرهنگ جاهلی در جامعه ایرانی نیز رشد کرده و مهریه به صحنه فخرفروشی تبدیل شده و خانواده ها با این هدف مهریه های را سنگین کرده وبالا برده اند.[14] اما به واقع خانواده ها با این کار به دختر خود وهم چنین جنس زن توهین وبی احترامی می کنند. زیرا به این واسطه، ازدواج؛ این رابطه انسانی در سطح یک معامله مادی تنزل یافته ودر این میان به جنس زن به عنوان یک متاع وکالا نگاه می شود. در حالی که این مهریّه یک سنت اسلامی و الهی است. برای این نیست که در مقابل این موجود شریفِ عزیزِ انسانی، انسان بخواهد یک چیزی بدهد.[15] اما جدای از افرادی که برای تفاخر و به رخ کشیدن خانواده خود چنین مهریه هایی را وضع می نمایند، تعدادی از والدین با هدف حفظ خانواده و زوجیت اقدام به وضع مهریه سنگین می نمایند، اما این نیز راهکاری اشتباه است. زیرا این اخلاق، رفتار ورعایت موازین اسلامی است که پشتوانه خانواده و مقوم آن است ومانع طلاق می شود.[16] چرا که اگر زن یا مرد نا اهل باشند هیچ مهریه ای قادر به حفظ این خانواده نیست.[17] در پایان باز هم بایستی تاکید کرد که گرچه تعیین مهریه سنگین از جهت شرعی مجاز است اما این کار، صحیح و عاقلانه و منطبق بر خواست و مصلحت اسلامی نیست.[18]

 



[1] . بیانات در جلسه خطبه عقد 28/6/1379

[2] . بیانات در جلسه خطبه عقد 22/1/1374

[3] . بیانات در جلسه خطبه عقد 22/1/1374

[4] . بیانات در جلسه خطبه عقد 5/1/1372

[5] . بیانات در جلسه خطبه عقد 20/4/1370

[6] . بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم 26/1/1370

[7] . بیانات در جلسه خطبه عقد 5/8/1375

[8] . مهریه ای که پیامبر برای دختران و زنان خود قرار می دادند ومستحب است که سایران نیز این مهریه را قرار دهند

[9] . «وَإِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَكَانَ زَوْجٍ وَآتَيْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنْطَارًا فَلَا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئًا أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا»سوره نساء، آیه20

[10] . بیانات مقام معظم رهبری در جلسه خطبه عقد. 13/12/1377

[11] . بیانات مقام معظم رهبری در جلسه خطبه عقد.18/4/1377

[12] . بیانات مقام معظم رهبری در جلسه خطبه عقد، 12/11/1372

[13] . بیانات مقام معظم رهبری در جلسه خطبه عقد،28/2/1374

[14] . بیانات در جلسه خطبه عقد 4/9/1375

[15] . بیانات در جلسه خطبه عقد 11/8/1377

[16] . بیانات در جلسه خطبه عقد 2/9/1375

[17] . بیانات در جلسه خطبه عقد 11/5/1375

[18] . بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم 26/1/1370


فایل‌های ضمیمه:
1401/02/07 - ١٣:١٤ / شماره خبر: ٢٨٨٤ / تعداد نمایش خبر: 382
1401/02/07 - ١٣:١٤ / Code: ٢٨٨٤ / Number: 382

خروج




«نشریات علمی مرکز»

    


آدرس: تهران - بزرگراه شهید بابایی - دانشگاه جامع امام حسین علیه السلام 

  پست الکترونیکی: ist@ihu.ac.ir

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دانشگاه جامع امام حسین(علیه السلام) می باشد.
همراهان این صفحه:19823