دانشکده علوم اجتماعی و فرهنگی - اخبار > برگزاری نشست تخصصی سیاستگذاری عفاف و حجاب در جمهوری اسلامی
 


چاپ خبر Print

برگزاری نشست تخصصی سیاستگذاری عفاف و حجاب در جمهوری اسلامی


برگزاری نشست تخصصی سیاستگذاری عفاف و حجاب در جمهوری اسلامی

به گزارش روابط عمومی دانشکده علوم اجتماعی و فرهنگی دانشگاه جامع امام حسین علیه‌السلام؛ روز دوشنبه ۱۶اسفندماه ۱۴۰۰ هفدهمین جلسه از سلسله نشست‌های تخصصی فرهنگی و اجتماعی با موضوع سیاستگذاری عفاف و حجاب در جمهوری اسلامی ایران با حضور دکتر سید عبدالرسول علم‌الهدی، دکتر علی خلیلی اعضای هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی و فرهنگی دانشگاه جامع امام حسین علیه‌السلام و دکتر محمد قاسمی‌شوب پژوهشگر دانشکده علوم اجتماعی و فرهنگی در محل دانشکده علوم اجتماعی و فرهنگی برگزار شد.

در ابتدای جلسه دکتر علم‌الهدی با اشاره به دغدغه‌های مقام معظم رهبری در خصوص عفاف و حجاب بیان کرد: رهبر انقلاب در بیانات خود از ابتدا تاکنون، تعریفی که از زن ورزشکار قهرمان ارائه دادند، بیش از آن که حول قهرمانی و تخصص در ورزش باشد، حول محور عفاف و بازنمایی بین المللی حجاب اسلامی توسط ورزشکاران زن بوده است.ایشان همچنین در دیدار فعالان عفاف و حجاب در دی ماه 1397 دو تاکید داشتند: یک) در خصوص مفهوم حجاب به معنای فاصله معنادار بین دو جنس زن و مرد و دو) اینکه تبلیغ حجاب توسط زنان و دختران محجبه ایرانی باید صورت پذیرد و همچنین سطح و افق دید جهانی باشد. 

وی ادامه داد: ما در خصوص حجاب کوتاه نمی آییم، زیرا قانون الزام به حجاب به درستی با نظر و با تایید امام اجرایی شد و اگر کوتاه بیاییم به کشف حجاب ختم نخواهد شد و فساد و فحشای بی نظیری حتی در مقایسه با سایر کشورها بوجود خواهد آمد.

دکتر علم الهدی اشاره داشت ما با بهره گیری از مدل های نظریه های داده بنیاد ضمن احصاء و تبیین نقش علل، مداخله گرها، زمینه های فرهنگی-اجتماعی و نهایتاً پیامدها به خلق سیاست ها و راهبردهای اثربخش در زمینه عفاف و حجاب رسیده ایم.

جلسه گذشته در خصوص جامعه شناسی بدحجابی گفتگو شد و در این جلسه به سیاستگذاری عفاف و حجاب اشاره خواهد شد، نه از سنخ آسیب شناسی، بلکه ازطریق چرخه سیاستگذاری شامل نظریه سیاستی (مبانی و اصول)، راهبرد نگاری (با توجه به سنخ شناسی و مردم شناسی) و نهایتاً اثرپژوهی

اهم محورهای اشاره شده در حوزه سیاستگذاری به شرح ذیل می باشد:

1. برهم ریختگی سیاستی-اجتماعی در تضاد با عفاف و حجاب

یکی دیگر از آسیب های سیاستگذاری مشکل برهم ریختگی سیاستی-اجتماعی در تضاد با عفاف و حجاب است که در این خصوص می توان به مصادیق ذیل اشاره کرد:

—تجلیل و تکریم سلبریتی ها در جشنواره های ملی همچون جشنواره فجر و فیلم های سینمایی

—تخریب اقتدار مرد در خانواده با نظام حقوقی ازدواج و تعدد ازدواج از یک طرف و تبلیغات رسانه ای و فعالیت های اجتماعی زنان فمینیسم از طرف دیگر:

تخریب اقتدار مرد با فیلم قرمز شروع شد و با فیلم پدرسالار ادامه یافت.

این بر هم ریختگی نسبت بین زن و مرد هم در امور سیاسی، رسانه ای و آموزش عالی ادامه یافت.

—هویت یابی زنان در بدن نمایی و عمل جراحی زیبایی در تعارض با تبلیغ برای حجاب:

امروز موضوع عفاف و حجاب با فراگیری رسانه ها و شبکه های اجتماعی نظیر اینستاگرام و نمایشی شدن، با موضوع "مدیریت بدن" تنیده شده است، لذا ما در خصوص نظریات مرتبط با مدیریت بدن تحقیقاتی را آغاز کردیم که این تحقیقات در دنیا از سال 1920 در فرانسه آغاز شده است. هم اکنون کشور، در منطقه غرب آسیا از نظر جراحی زیبایی رتبه نخست را دارد و ما توریسم عمل جراحی زیبایی از سایر کشورها و حتی اروپا با ارزآوری بسیار بالا داریم.

 —ارزشمندی جذابیت زنان در نظام اقتصادی برای حاکمیت پول در جامعه

—توجه مردان مذهبی به زنان بدحجاب نسبت به زنان محجبه خود

—ارزشمندی زنان باربی در تمایل مردان به ازدواج به مثابه تنها انتخاب

2. دلایل انحرافی بدحجابی در جامعه ایران:

در تحلیل های سیاست گذاری خصوصاً از سال 1394، در خصوص دلایل بدحجابی مواردی به عنوان مشهورات ذکر شده است که طی بررسی تحقیق ها و پژوهش ها هیچ گونه دلالتی برای صحت آن یافت نشده است:

—فقر اقتصادی در خانواده ها

—گستردگی فساد اقتصادی و اداری

—اعتراض سیاسی به حکومت

—اعتراض به قانون اجباری بودن حجاب

—فساد و تجمل گرایی در زندگی مسئولین حکومتی

—عدم وجود سرگرمی و تفریح های متنوع در شهر و کشور

—عدم وجود مدل های و مد های جدید و متنوع در پوشش

—احساس محدودیت دختران در جامعه نسبت به آزادی های اجتماعی

—شبهه مفهومی تناظر حجاب با خانه نشینی

—تجرد یا تأهل موجب افزایش بدحجابی

3. دلایل واقعی بدحجابی در جامعه ایران

الف- دسته اول: دلایل کمی

1.عدم شکل گیری بینش و آگاهی دینی نسبت به حجاب در دوران نوجوانی(خانواده و نظام آموزشی کشور)

2.قرار گرفتن در ساختارهای زندگی مدرن و رواج زندگی نمایشی(بازار، اشتغال، تحصیل، تفریح و ...-تغییر سبک زندگی)

3.تهاجم فرهنگی غرب در: مصرف فیلم های ماهواره، تسهیل دسترسی به پورن، ارزشی کردن مدلها و باربی، مدگرایی

4.فراگیری فناوری های رسانه ای همچون ماهواره، تلفن همراه هوشمند و اینترنت در زندگی جوانان

5.راهی برای ازدواج و در معرض انتخاب مردان قرار گرفتن و برهم خوردگی مدل های سنتی در ازدواج

6.گمگشتگی هویت زنان در جامعه اسلامی-ایرانی مدرن(تزاحم خانواده، ظهور اجتماعی شغل و تحصیلات عالیه)

7.تزلزل ارتباطات خانواده(معاشرت، پاسخ گویی فکری و عاطفی، فاصله گفتمانی، طلاق)

8.جلوه گری برای احساس ارزشمندی و تأیید اجتماعی دربرابر ترس از انزوا و طرد اجتماعی در برخی محیط ها (کلاس دانشگاه، شرکت های خصوصی و تفرجگاه)،

9.عرضه فراوان و ارزان پوشاک نامناسب در بازار

10.مصرف فیلم های سینمایی و ارائه تصویر نامطلوب از حجاب در سینما و مطبوعات

11.سنت گریزی و فرار از حصارهای خانواده و قومیت ها

ب- دسته دوم : دلایل کیفی:

1.تفوق و تحمیل فرهنگ بالاشهری تهران بر خرده فرهنگ ها در جامعه ایران

2.سخت بودن حجاب چادر متناسب با مشغله های تحصیلی و کاری

3.نگرش مثبت به پیشرفت های تمدن غرب و بالعکس نگرش منفی نسبت به جهان اسلام

4.نقص غیرت مرد در حراست از حیای زن

5.تمرکز بر حجاب به مثابه محور گفتمان فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و تقلیل دینداری به التزام به حجاب

6.سیاسی شدن امر حجاب در رویکرد موافقان و مخالفان، ابراز مخالفت با نظام سیاسی حاکم بر دولت یا کشور

7.برخوردهای قهری با پدیده بدحجابی از سوی حکومت و مذهبی های سنتی- شکل گیری اعتراض مدنی

8.فراگیری فناورهای ارتباطی: تسهیل ارتباط با غیرهمجنس

9.غفلت از معارف ناب دینی و دوستی با متدینین

10.شکل گیری فضای رقابتی بین زنان در برابر جبران کمبود اعتماد به نفس

11.عدم توجه به تربیت جنسی و راهکارهای مشروع تأمین نیاز جنسی در خانواده

4. گونه شناسی زنان بدحجاب

در حوزه سیاستگذاری حجاب باید به گونه شناسی زنان پرداخته شود، لذا طی تحقیقات و پژوهش ها به چهار دسته سنت مدار، دین مدار، اخلاق مدار و آزادی مدار رسیدیم.

که بینش، گرایش و کنش هر کدام از این گونه ها در مولفه های «نگاه به حجاب»، «انگیزه حجاب و بدحجابی»، «شکل رفتار عفیفانه و غیرعفیفانه» تبیین گردیده است.

 دکتر خلیلی در ادامه بیان داشت:یک سری عوامل می تواند در همه ادوار تاریخی وجود داشته، احساس رقابت بین زنان همیشه در جامعه وجود داشته است، لذا اصلا به عنوان یک مولفه در تحلیل ها در نظر گرفته نمی شود و حتی حذف می شود.

لذا به جای تحلیل های روانشناختی و جامعه شناختی می بایست با شناخت ادوار تاریخی آگاه باشیم که در چه دوره تاریخی هستیم.

با تحولی که در عصر جدید شکل گرفته ما از همه محصولات مرتبط آن نظیر آسفالت و خودرو ... استفاده می کنیم، اما مواردی نظیر عفاف و حجاب چون با ارزش ها و اصول دینی تعارض دارد، دچار حساسیت می بینیم.

یکی از ایراداتی که بحث های علت کاو وارد می شود، درک ناقص است، زیرا کنشگر نهایتاً به علل خودآگاه می تواند اذعان کند، لذا عالمان علوم اجتماعی می بایست آن علل ناخودآگاه را مشخص کنند.

از زمان قاجار توسط سرهنگ فتحعلی خان آخوندزاده حمله به حجاب یعنی سیطره تمدن غرب در این خصوص را داشتیم و زمان رضاخان وجهه قانونی گرفت، لذا نگاه اگر یک وجه از وجوه جدال تمدنی باشد به پیچیدگی و دشواری آن پی خواهیم برد.

اما اگر تقلیل جامعه شناسانه و روانشناسانه به موضوع بدهیم، پیچیدگی ها را درک نخواهیم کرد.

 در ادامه جلسه دکتر قاسمی شوب با نگاهی انسان شناسانه الگویی برای سیاستگذاری حجاب و عفاف ارائه کرد. وی با تحلیل ساحت های وجودی انسان به حوزه های بینش، گرایش و کنش اشاره داشت که سیاست های عفاف و حجاب در سال‌های اخیر، بیشتر معطوف به حوزه بینشی بوده است. به عبارتی ما مدام در این خصوص به مخاطب اطلاع و آگاهی داده ایم اما به حوزه گرایشی که جایگاه آن در قلب است، ورود چندانی نکرده ایم.

 

ایشان بیان داشت:برای تقویت گرایش‌های می توانیم از راهکارهای زیر بهره ببریم:

1-  تاثیر آگاهی بر گرایش ها: آگاهی، تنها زمانی تاثیر می گذارد که فرد را به فعل وادار کند، به عنوان مثال به فرد آگاهی داده شود که با ترک سیگار، محبت همسر به او بیشتر می شود.

2-  تاثیر عمل بر گرایش:

تکرار عمل موجب تقویت گرایش و در نهایت ایجاد عادت می شود.

 سایر راهبردهای ایجاد گرایش:

1.   الگوسازی (با تعبیر دینی و قرآنی اسوه حسنه) 2. نمادسازی 3. برندسازی 4.مدسازی

 مهمترین ابزارها در ایجاد گرایش ها هنر(نقاشی، موسیقی، شعر و ...) و رسانه و فیلم هستند.

مرکز علم و فناوری مطالعات فرهنگی و اجتماعی


فایل‌های ضمیمه:
1400/12/23 - ١٢:٠٨ / شماره خبر: ٢٨٠٧ / تعداد نمایش خبر: 883
1400/12/23 - ١٢:٠٨ / Code: ٢٨٠٧ / Number: 883

خروج