![]() |
چاپ خبر
![]() سلسله نشست های تخصصی فرهنگی و اجتماعی/سلسله نشست های جمعیت؛توصیف علل مواجهه جمهوری اسلامی ایران با کاهش رشد جمعیت![]() به گزارش روابط عمومی دانشکده علوم اجتماعی و فرهنگی دانشگاه جامع امام حسین علیه السلام؛ روز دوشنبه مورخ 20 بهمن ماه 99 در ادامه نشست جلسه قبل که موضوع توصیف وضعیت جمعیت و کاهش رشد آن در کشور ایران بیان شد، دکتر علیئی موضوع جلسه را با نرخ باروری کل در جهان، آسیا و ایران از سال 1990 تا 2025 شروع کرد و بیان داشت: طبق منبع و بررسی سازمان ملل، ایران که در سال 1990 بالاترین نرخ باروری را دارد، با کاهشی که با آن روبروست، در سال 2020 در وضعیت 36/1 قرار دارد و در بین کشورهای منطقه، بعد از گرجستان، در رتبه آخر کاهش باروری قرار دارد؛ در جهان نیز، نرخ باروری ایران، از اروپا کمتر میباشد. در خلال سالها، از 1338 تا 1398، هر چه به زمان فعلی نزدیکتر میشویم، مقدار افزایش جمعیت، کم میشود. خود ساختارها، شرایط اجتماعی، متغیرها، الزامات و جبرهای اجتماعی که وجود دارند؛ نرخ موالید را کاهش میدهند. یک سر این قضیه، به زنان و جمعیت زنان برمیگردد. زنان، اصلیترین نقش موالید را دارند. جمعیت زنان و ویژگیهای جمعیت زنان به لحاظ سن، ازدواج، سنت، تحصیلات، آشنایی با وسایل باروری، آشنایی با سلامت و مدیریت بدن و ... هستند که نرخ موالید را کاهش دادهاند. امروز زنان هستند که تعیینکننده باروری هستند. تحصیلات، اشتغال و مدیریت بدن، بالاترین نقش را در تعیینکنندگی نرخ باروری دارند. این مشاغلی که به زنان واگذار میشود، برای آنها مسئولیت میآورد و مجبوراند آنها را حفظ کند و یا به دلیل جایگاهی که دارد، میخواهند آن را از دست ندهند، لذا شغلشان را بر خانهداری ترجیح میدهند؛ یا نهایتا به یک یا دو فرزند اکتفا میکنند. اگر نرخ موالید در کشورهای اروپایی، کاهش یافت، عمدتا به دلیل ورود زنان به محیط صنعتی و خدمات بود. در ایران تا سال 1340، زنان کمتر از 3% از مشاغل را در جامعه ایران اشغال کرده بودند. در ادامه با توجه به نسبت جنسی دانشجویان دانشگاهها بیان کرد: : تا سال 1373 عمده جمعیت دانشجویان، به مردان اختصاص دارد و از این سال به بعد به دلیل سیاستهایی که دولت در پیش میگیرد و همچنین سهمیههای نامرئی که در رشتهها وجود دارد، جمعیت دانشجویان مرد به 50% میرسد و تا امروز، جمعیت جنسی دانشجویان، به نفع زنان ادامه پیدا کرده است که باعث میشود؛ زنان، بهعنوان نیروی فعال، وارد اجتماع شوند، که با سه اتفاق روبرو میشوند. یک اینکه، مشغول به تحصیل که شدند، سن ازدواجشان به تاخیر میافتد. دوم، با تحصیلاتشان، دانش اجتماعی آنها نسبت به مسائل افزایش مییابد و سوم، انتظار اشتغال برایشان قطعی میشود. ایشان در ادامه بیان کردند، نسبت تحصیلکردگان در جامعه، بین زنان و مردان بهم خورده است، تعداد تحصیلکردگان مردان از تعداد تحصیلکردگان زنان کمتر است. لذا سن تجرد قطعی، بالا میرود. اگر این وضعیت تحصیلات را بتوانیم حل کنیم، 70% مشکل کاهش جمعیت جامعه ما حل میشود. ما با دست خودمان، بعد از سال 1373، ساختار هرم تحصیلی دانشجویان جامعه ایران را تغییر دادیم. ما در ایران، هزینه فرزندآوری را بالا بردیم. فضای اجتماعی، فرهنگ اجتماعی و یا شرایط ساختار اقتصادی_ اجتماعی جامعه ما، جوری تنظیم شد که هزینه فرزندآوری بالا رفت. با این وضعیت، فرد، نمیتواند فرزند بعدی را داشته باشد. کاهش نرخ باروری، در دنیا، با اشتغال زنان و در ایران، با تحصیلات زنان و افزایش هزینه فرزندآوری، اتفاق افتاد. مردان بیشتر از زنان متقاضی فرزند هستند. اگر زنان تلقین به فرزندآوری داشته باشند، این است که مفید و موثر میباشد نه انتظارات مردان. زنان هستند که باید همه تبعات فرزندآوری را بپذیرند و آنان هستند که مشوق هستند.. در تمام دنیا، رابطه بین تحصیلات و باروری، رابطهای معکوس است. در همه کشورها، زمانی که زنان سطح تحصیلاتشان افزایش پیدا کند، نرخ فرزندآوری آنها کمتر میشود. ما تا سرشماری سال 1375، نظراتمان، نظر کاهش جمعیت بود. از آن سرشماری به بعد، زنگ خطرها شروع شد. اما یک عده نخواستند این را ببینند، همه جمعیتشناسان، این واقعیت را میبینند و نمیتوانند انکار کنند، اما همچنان یک عده معتقدند که سالخوردگی هم یکی از ویژگیهای جمعیتی است و هیچ اشکالی ندارد. کشورهای اروپایی پیشرفته و سالخوردهای را مثال میزنند که با وجود سالخوردگیشان، پیشرفته هم هستند و مشکلی ندارند و دارند به زندگیشان ادامه میدهند. از نگاه بنده، آینده بشر، آنچنانی که امروز دارد پیش میرود، قابل دوام نیست. کشورهای اروپایی اگر تا به حال سرپا ماندهاند، به علت جذب مهاجرت به اندازه لازمشان بوده است. کشورهای اروپایی، بهشدت، تلاش میکنند که نرخ رشد جمعیتشان افزایش پیدا کند. هیچ کشوری توجیه معقول و علمی برای اینکه سالخوردگی، مطلوب باشد ندارد چون آینده آن بدتر میشود. آنچه که در جامعه ما اتفاق افتاده که به کاهش موالید منجر شده، عبارت است از: تغییر الگوی خانوادگی، رشد فردگرایی، آزادی جنسی، اشتغال تماموقت برای زنان، افزایش هزینههای نگهداری و بزرگکردن فرزندان، سیاستهای مصرفگرایی، اشتغال مادران، پیدایش تکنولوژی کنترل باروری، شهرنشینی، تبدیل کنترل جمعیت به عنوان یک عادت روزمره، عدم توفیق در تشویق مردم به ازدواج و بچهدار شدن، وجود ساختاری که همه را به کاهش جمعیت وادار میکند.. فایلهای ضمیمه:
1400/01/01 - ١١:٠٨ / شماره خبر: ١٨٣١ / تعداد نمایش خبر: 212
1400/01/01 - ١١:٠٨ / Code: ١٨٣١ / Number: 212
خروج |
دانشگاه در شبکه های اجتماعی© تمام حقوق متعلق به دانشگاه جامع امام حسین (علیه السلام)می باشد.![]() |