سخنرانی دکتر محمدرضا حسنی آهنگر، فرمانده دانشگاه جامع امام حسین(ع) در چهارمین سمینار ملّی نقشه جامع مدیریت اسلامی (تهران: 2 مرداد 1399)
سخنرانی دکتر محمدرضا حسنی آهنگر، فرمانده دانشگاه جامع امام حسین(ع)
در چهارمین سمینار ملّی نقشه جامع مدیریت اسلامی
(تهران: 2 مرداد 1399)
"دانلود متن کامل سخنرانی فرمانده دانشگاه جامع امام حسین(ع) در چهارمین سمینار ملّی نجما "
بسم الله الرحمن الرحیم
تغییر هندسه قدرت در جهان،افتخار انقلاب اسلامی
ما با انقلاب اسلامی توانستیم هندسۀ قدرت جهان را تغییر بدهیم، تغییر هندسۀ قدرت جهان یکی از افتخارات بزرگ انقلاب اسلامی است یعنی جهانی که به دو بلوک شرق و غرب تقسیم شده بود و حکومت سکولار و ترویج حکومتهای فاقد دین و دینمداری در جهان حکمفرما بود، با انقلاب اسلامی عملاً این هندسه قدرت تغییر کرد، با فروپاشی تمدن شرق و شوروی سابق عملاً تقابل بین جبهه حق و جبهه باطل پدیدار شد و تغییر این هندسه قدرت عملاً مبنا یا نقطۀ تقابل نظام سلطه با نظام مقدس جمهوری اسلامی شده است که یک تقابل تمدنی است و نه فقط یک تقابل سیاسی.نتیجۀ این تقابل در چلۀ اول انقلاب، عملاً شاهد این بودیم و پیامد این نقطۀ تقابلی و این درگیری تمدنی بین تمدن غرب و تمدن اسلامی و انقلاب اسلامی عملاً کاهش شعاع اثرِ تمدن غرب بر کشور ما و منطقه و جهان و افزایش شعاع اثر انقلاب اسلامی در منطقه و جهان شد و این دستاورد بسیار بزرگی بوده است.
آرمان بلند انقلاب اسلامی چیست؟
آرمان بلند انقلاب اسلامی حاکمیت اسلام بر جهان، با ایجاد تمدن نوین اسلامی است؛ تحقق این آرمان بلند سه رکن اصلی دارد، رکن اول مبانی اسلام ناب با محوریت ایدۀ ولایتمطلقه فقیه به عنوان رهبری این تمدن اسلامی است. رکن دوم آن عملاً ساختارها و نظامات انقلابی و نهادی است و رکن سوم آن کارگزاران و مدیران اسلامی و جهادی است که همۀ این سه رکن قرار است برای خدمت به مردم، نظامی را بر جامعه حاکم بکنند که این جامعه هم دارای عزت، اقتدار، ثروت و پیشرفت باشد و یک تصویر آرمانی این چنینی را حضرت آقا به عنوان تمدن نوین اسلامی تدوین کردند که من از این مبانی و مکتب انقلاب اسلامی به عنوان مکتب امایین انقلاب اسلامی نام میبرم که نیازِ این مکتب امایین انقلاب اسلامی، اصول، مبانی، مولفهها، مدل و شاخصهای آن استخراج شود و شاید یک بخشی از کاری که شما در نقشه جامع مدیریت اسلامی انجام داده باشید، همین مبانی باشد.نکتۀ مهمی که وجود دارد، ما نیامدیم از تمدنی تقلید کنیم و تاریخ را تکرار کنیم ما عملاً با انقلاب اسلامی آمدیم که یک تمدن نوین و اسلامیِ جدید را ایجاد بکنیم و تاریخ جدید را بسازیم و انشاءالله بشریت را به سعادت و به قرب الهی نزدیک کنیم، این آرمان و هدف بزرگ انقلاب اسلامی است. تقلیدی در کار نیست، تکرار تاریخ در کار نیست اگر قرار باش چنین اتفاقی بیفتد مطمئناً ما برای ایجاد تمدن نوین اسلامی راهی که قرار است، الان در مرحلهای هستیم که به مرحلۀ تمدن اسلامی برسیم یعنی دولت اسلامی، جامعه اسلامی و تمدن اسلامی، ریل قطارِ پیشرفت و اقندارِ انقلاب اسلامی کامل نیست، این ریل باید کامل شود. برای کامل شدن این ریل نیاز به تولید الگوها، مکتبها، منشورها و مدلهای متقن، غنی، مستحکم و جهانشمول داریم که بتوانیم به جامعه بشری ارائه بدهیم، نمیتوانیم از روشها، مدلها، الگوها و مکتبهای غربی وام بگیریم و داعیۀ تمدنی داشته باشیم.
چرایی اهمیت نقشه جامع مدیریت اسلامی
تولید این مکتبها و منشورها عملاً ضرورت و تدبیر نقشه جامعه مدیریت اسلامی را بیشتر مشخص میکند یعنی کاری که شما انجام میدهید اگر یک نگاه بلندی به انقلاب اسلامی داشته باشیم با این ؟؟؟ که از آن شده است و نیازمند مکتبهای جدید، منشورها و الگوهای جدید در جهان هستیم، حتماً نقشه مدیریت جامع اسلامی یک قطعه از پازلهای جورچین بزرگ است و این اتفاق مبارک باید میافتاد. ما در مرحلهای هستیم که هم دنبال این هستیم که در نقشه جامع مدیریت اسلامی بحث پژوهش، آموزش و اجرا را داشته باشیم و هم بحث نظام مسائل آن مشخص شده است و هم مبانی تولید محتوا و روش نقد و بررسی آن تمام شده و در حال جمعبندی است و این کار، کارِ مبارکی است اما مسالۀ امروز انقلاب اسلامی چیست؟ ما عظمت وقوع انقلاب و حادثۀ انقلاب و عملکرد انقلاب را در چلۀ انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب، حضرت آقا خیلی شفاف و روشن مطرح کردند و بعضاً اتفاقاتی که برای جمهوری اسلامی افتاده است، واقعاً ایشان بعضی را مانند معجزۀ عبور حضرت موسی از نیل تعبیر کردند که معجزههای بزرگی است، هم در مسائل امنیتی ابتدای انقلاب، هم در مسائل دفاع مقدس، هم در مسائل سازندگی و مسائل فرهنگی که برای ما اتفاق افتاده است و هم در حوزه محور مقاومت.
تحلیلی بر گام دوم انقلاب
اما مسالۀ امروز انقلاب که آن سهگانه یا سه رکن اصلی انقلاب که عرض کردم نقش خودش را به عنوان رکن رهبری ایفا کرده است، جایی که خیلی از جیرهخوارهای نظام سلطه در داخل کشور صحبت از بنبست سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حتی بعضاً دفاعی میکردند،
حضرت آقا یک چشمانداز بلندی را برای کشور ترسیم کردند و یک امیدآفرینی خیلی مبارکی را در قالب بیانیه گام دوم برای همۀ کسانی که در سراسر جهان دلشان با انقلاب اسلامی بوده، ترسیم کردند که عملاً وظیفۀ رهبری همین است، ترسیم چشمانداز، ترسیم تصویر مطلوب انقلاب اسلامی که انشاءالله که قرار است در چلۀ دوم انقلاب اسلامی به آن برسیم. ما در دانشگاه جامع امام حسین بیانیۀ گام دوم انقلاب اسلامی را نقشه جامع پیشرفت و اقتدار انقلاب اسلامی میدانیم و نسخۀ جهانی شدن انقلاب و انقلاب اسلامی به عنوان یک الگو قابلیت جهانی شدن دارد، تمام دانشگاهها و نهاد علم در کشور، در قبال این چه نقش و وظیفهای دارند؟ که من سعی کردم برای اینکه بتوانیم دربارۀ نسخه جهانی شدن انقلاب اسلامی را، نقشۀ جامع پیشرفت و اقتدار اسلامی صحبت بکنیم، مختصری راجع به نقش نهاد علم را در بیانیه گام دوم صحبت بکنیم.
نقش نهاد علم در تحقق بیانیه گام دوم چیست؟
نهاد علمی که دارای بیشترین سرمایه انسانی در کشور است، نزدیک به 3 میلیون و 600 هزار نفر دانشجو، حدود 80 هزار عضو هیات علمی و حدود 2200 واحد دانشگاهی، سرمایۀ بسیار بزرگ با حوزۀ علمیهای که در کنار این از سرمایهها و مباحث مبانی اسلام ناب، کاملاً بهرهمند است و اساتید مُبرزی که آنجا وجود دارند و طلبههایی که در حال فراگیری علوم هستند. این دو با هم نهاد علم کشور رخ بدهند و عملاً در میدان انقلاب اسلامی بخواهند عمل بکنند با آن عقبۀ حدود 14 میلیونی دانشآموزی و معلمان، اگر این را سرجمع به عنوان نهاد نظام علم در کشور در نظر بگیریم، در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، ما اولاً باید چه کارهایی را انجام بدهیم و نهاد علم باید چه کارهایی را انجام بدهد؟ و نکتۀ مهم را در ادامه خواهم گفت که به این سمینار تخصصی ما برمیگردد.به نظرم نهاد علم دو کار واجب را باید درخصوص بیانیه گام دوم انجام بدهد، تدوین و تبیین الگوی گفتمانسازی، یکی از وظایف نهاد علم در کشور است در قابل بیانیه گام دوم، یعنی ما در جامعه مسئول هستیم و هم برای آحاد مردم با استفاده از این الگو و مدل، بیانیه گام دوم را کاملاً تشریح کنیم، عظمتهایی را که در بیانیه گام دوم تدوین شده است، اگر هندسۀ کلی بیانیه گام دوم را بخواهیم درنظر بگیریم، حضرت آقا عظمتهایی را برای انقلاب اسلامی ترسیم کردند و بعد الزاماتی را برشمردند، این عظمتها چیست؟ و آن الزامات چیست و چه اقدامات و راهکارهایی را باید برای عملی شدن و تحقق آن باید لحاظ بکنیم؟ این عملاً باید در آن الگوی گفتمانسازی و در تدوین و تبیین آن بیاید که کارهای مشترکی را دانشگاه امام حسین با مراجع ذیصلاح، بخش دانشگاهها شروع کرده است که میتواند با کمک دوستانی که در این سمینار تخصصی فعالیت کردند و دوستان نامآشنایی هستند، انشاءالله این همراهی و همافزایی صورت بگیرد و شاید یکی از خواستههای ما از این جمع کمک به این کار در دانشگاه جامع امام حسین(ع) باشد.
اما کار دومِ واجبی که ما باید در قبال بیانیه گام دوم انجام بدهیم تدوین نقشۀ راه عملیاتی و اجرایی بیانیه گام دوم است و نگداشت نهادی و تقسیم کار ملی در ادامۀ آن، یعنی وقتی بیانیه گام دوم به عنوان یک گفتمام قالب در کشور حکمفرما شده است، حالا نقشه راه عملیاتی برای این نقشه جامع حرکتی که در گام دوم انقلاب اسلامی چیست؟ و این نقشه راه عملیات برای برنامه پنج سالۀ هفتم، بُرشِ اول برنامۀ پنج سالۀ آن چیست؟ اگر دوستانی در حال سیاستگذاری یا برنامهریزیهای کلان برای تدوین برنامه هفتم هستند، حتماً باید از بیانیه گام دوم به عنوان سند بالادستی استفاده بکنند، بعد از قانون اساسی واقعاً باید بیانیه گام دوم را ما به عنوان بالاترین سند راهبردی تلقی بکنیم و اگر طول این برنامه را هم چهلۀ دوم انقلاب اسلامی درنظر بگیریم، حتماً نیازمند تدوین 8 برنامۀ 5 ساله هستیم، 8 برنامۀ 5 ساله انقلاب باید بُرشی از بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی باشد که عملاً نقشه راهِ عملیاتی بیانیه گام دوم میشود که این برنامههای 5 ساله که الان در حال کارهای سیاستگذاری برنامههای 5 سالۀ هفتم هستند، اگر این اتفاق برای آن بیفتد بعداً بُرشهای سالانه پلههایی است که ما در طول این 40 سال حتماً در قالب برنامههای مصوب کشور طی خواهیم کرد. اگر این دو فعالیت را انجام بدهیم آن زمان ما ضرورت و اهمیت و پیشبینی چنین کاری در قالب این سیمنارهای تخصصی که برای تدوین نقشه جامع مدیریت شده است را بیشتر درک میکنیم که جلوتر از خیلی از حوزههای علمی، دوستان حوزه مدیریت به این پی بردند که حتماً برای انجام فعالیتهایشان ذیل یک کلان نقشه کشور، نیازمند تدوین یک نقشه جامع در حوزۀ علمی خودشان هستند که اولاً این اتفاق دارد میافتد و ما شاهد هستیم که نقشه جامع مدیریت اسلامی در حال نهایی شدن است و یک کار بلندمدت است، کار علمی قوی است.
تدوین روشهای مبتنی بر مبانی انقلاب اسلامی
یکی از خبرهای خوبی که در این همایش و سمینار تخصصی شاهد هستیم، تدوین روشها است، روشهایی که مبتنی بر مبانی انقلاب اسلامی باشد، مبانی اسلام ناب باشد، روشها همانند ارزشها مهم هستند، ما برای ارزشها بیشتر وقت میگذاریم معمولاً در کارهایمان، مبانی ارزشیمان را میگوییم ولی در استفاده و تدوین سندهای راهبردی در کشور به روشهای غربی دستدرازی میکنیم و از آنها استفاده میکنیم. استفاده از روشهای غربی در تدوین سندهای راهبردی عملاً ارزشهای غربی را در جامعه حکمفرما میکند، نمونۀ آن بعد از پایان جنگ تحمیلی و دفاع مقدس است، وقتی وارد دورۀ سازندگی در کشور شدیم به دلیل فقدان روشهای بومی و الگوهای بومی در توسعه کشور، پیشرفت و سازندگی کشور به روشهای بانک جهانی پناه آوردیم و عملاً اتفاقات بعدی که در کشور حکمفرما شده است، نتیجۀ ارزشهای آن روشهای غربی بوده که از آنها استفاده کردیم و شاهد این فاصلۀ طبقاتی عجیب و غریب در کشور هستیم که با مبانی اسلام ناب ما، با مبانی ارزشی انقلاب ما کاملاً در تضاد است. اینجا است که خیلی مهم است که آقای دکتر رضائیان در صحبتهای ابتدایی دقیقاً به نقش روشها اشاره کردند.اکثراً سندهای راهبردی کشور را ملاحظه کنید، از یکی روشهای آلن، کاتر، هاینس و روشهای سه مرحلهای، پنج مرحلهای، 8 و 10 مرحلهای استفاده کردند.
حتماً در تولید روشهای بومی، یکی از اولویتهای ما در تدوین برنامههای کشور باشد که انشاءالله بشود از روشهایی که شما تولید میکنید استفاده بکنیم.نسبت این نقشه، یکی از کارهای واجبی که به نظرم باید در این همایش مشخص شود و شاید یکی از مسالههای اصلی باشد که شاید بخشی از همایش و سمینار را به آن اختصاص بدهیم، خوب است، عملاً مشخص کردن نسبت این نقشه جامع مدیریت اسلامی با نقشه جامع کلان بیانیه گام دوم و تدوین نقشه راه عملیاتی است، تدوین شود و شاید بعد از این کار شما به بقیۀ جوامع علمی کشور الگو بدهید که آنها چطور نسبتهایشان را با بیانیه گام دوم مشخص بکنند و به نظرم این میتواند یکی از آن مسالههای خوبی باشد که باز جامعه مدیریت کشور الگوسازی بکند و به نظرم همین انتظار هم از جامعه علمی مدیریت کشور است که معمولاً شما باید روشها را کار بکنید و باید نظامات و بحثهای نمادی را پیشقدم باشید.اگر این نسبت را نسبتِ نقشه جامع مدیریت با نسبت نقشه جامع کلان کشور مشخص کنیم، قطعات پازل و قطعات این تصویر مطلوبی که حضرت آقا در قالب بیانیه گام دوم ترسیم کردند، مشخص میشود و آن زمان فعالیتهای ما هدفدار خواهد شد و نهایتاً وقتی این قطعات کنار هم قرار میگیرند یک تصویر مطلوبی که حضرت آقا از بیانیه گام دوم ترسیم کردند کاملاً برای آحاد مردم کشور مشخص، واضح و شفاف خواهد شد.
نقش نهاد علمی گام دوم انقلاب
اما اصل بحث اینکه نهاد علمی بیانیه گام دوم چه کاره است و چه باید انجام بدهد، با بررسیهایی که ما انجام دادیم و کارهای کارشناسی زیادی که انجام دادیم در پاسخ به این سوال حضرت آقا، حضرت آقا سال 94 در روز عید این سوال را در جمع روسای دانشگاهها و مراکز علمی و پارکهای کشور را از جامعه دانشگاهی پرسیدند، اگر قرار باشد ایجاد تمدن نوین اسلامی به عنوان آرمان بلند انقلاب اسلامی باشد، شما بگویید دانشگاهها و نهاد علم در تحقق این آرمان بلند و این هدف بلند چه کاره است؟ و فرمودند این در حد یک جلسه سخنرانی نیست که من بخواهم دو ساعت سخنرانی بکنم و بیان بکنم، این یک کار مفصل تحقیقاتی میخواهد. سال 85 در جمع روسای دانشگاهها که بودند به شکل دیگری همین بحث را بیان کردند و سال 79 در حوزههای علمیه همین سوال را از دوستان و دستاندرکاران حوزه علمیه سوال کردند که مشخص کنیم که اگر ایجاد تمدن اسلامی به عنوان آرمان بلند انقلاب اسلامی باشد، حوزههای علمیه بیان بکنند نقش آنها چیست و چه کار میخواهند میکنند؟ چه برنامهای برای ایفای نقششان دارند؟ هم از حوزههای علیمه و هم از دانشگاهها خواستند که برنامهریزی بلندمدتشان را در دانشگاهها بر این اساس قرار بدهند و این مطالبۀ حضرت آقا از جامعه نخبگانی کشور است و شاهد هستیم در سال 97 این را به عنوان یک مطالبه عمومی در قابل بیانیه گام دوم از همۀ کشور مطالبه میکنند. اگر بخواهند چنین کاری را انجام بدهیم با بررسیهای کارشناسی ریزی که دوستان ما در قالب 24 کارگروه از نهاد علم چه حوزههای علمیه، چه دانشگاههای کشور انجام دادیم، تحول این و تعالی معنوی علم ضرورت اجتنابناپذیر است، برای ایفای نقش در ایجاد تمدن نوین اسلامی، مطمئناً با وضعیت موجود حوزههای علمیه و دانشگاههای کشور، ما نمیتوانیم سند بیانیه گام دوم را محقق بکنیم، نیازمند به یک تحول علمی و تعالی معنوی در این دو نهاد علم هستیم. شاید این دو نهاد علمی که باید خیلی به هم نزدیک شوند و وحدت بین حوزه و دانشگاه واقعاً واقعیت عینی پیدا بکند. اگر صحبت از تحول علمی و تعالی معنوی در نهاد علمی کشور میکنیم، پیامدی که برای آن انتظار داریم چیست؟ پیامد یک چنین تحول علمی و تعالی معنوی حتماً نهاد علمی در تراز انقلاب اسلامی خواهد شد، همان مکتبی که ما انتظار داریم، مکتب دانشگاهی امایین انقلاب اسلامی.
نظام فرانسه مکتب دانشگاهی ناپلئونی دارد، نظام آلمان مکتب دانشگاهی دارد، نظام انگلیس مکتب دانشگاهی آکسترجی دارد، نظام آمریکا نظام دانشگاهی لیبرالی دارد، نظام جمهوری اسلامی چه نظام دانشگاهیای دارد؟ اگر یک ملغمهای است، مشخص نیست ترکیبی از کدام یک از این نظامها است؟ یک ترکیبی از این نظامها، یعنی آنهایی که رفتند و دانشگاه را با سبک جدید وارد کشور کردند، همانند کسانی بودند که مانند این سالن وارد یک صحنۀ تئاتری شدند، دیدند یک تعداد بازیگر در صحنهای مشغول هستند و یک کارگردان هدایتگر آنها است، ارکان دیگر این تئاتر را ندیدند، یعنی آن نویسنده، تهیهکننده و دستاندرکاران دیگر این صحنه را اصلاً ندیدند و به صورت پمپاژی دانشگاه را وارد کشور کردند بدون اینکه تحلیل نیاز کنند، ما به چه دانشگاهی نیاز داریم؟ با چه عرض و طولی؟ و همۀ ارکان چنین دانشگاهی وارد کشور بکنیم، دانشگاههایی که به نوعی باید براساس نیازهای جامعه، سازمان یا نیازهای صنعت بیرون بیاید و برای حل مسائل حال و آیندۀ کشور، مسائل اساسی را احصا بکند و حل بکند.
چنین دانشگاهی یک مشکل دیگری هم داشت مگر وقتی وارد کشور شده است نظام آموزش عالی در این کشور حکمفرما نبود؟ شیخ بهاییها در سدههای اخیر، حضرت امام و خیلی از علمای بزرگوار کجا تحصیلات عالیه داشتند؟ آن مکتب و آن الگو چه شد؟ یا در سدههای سوم، چهارم و پنجم هجری دانشمندان بزرگی مانند ابوریحان، ابنسیناها چه جاهایی تحصیل کردند؟ الگوها، مدل، آرمانهای آن مکتب چه شد؟ مسائل اخلاقی آن مکتبها و مسائل اخلاقیای که الان در دانشگاههای ما حکمفرماست، یکی است؟ یعنی وقتی ما آن نصف و نیمه مدل دانشگاه غربی را وارد کشور کردیم، قبل از آن هیچگونه تطبیقی با نظام آموزش عالی کشور انجام ندادیم و خیلی از مسائل دیگری که ما باید به آن توجه بکنیم و براساس آن بیاییم، نهاد علمی که تحولیافته و تعالییافتۀ مبتنی بر مبانی انقلاب اسلامی است را شکل بدهیم و طراحی و معماری بکنیم.
مولفه های اصلی شکل دهنده یک دانشگاه بر اساس مبانی مدیریت اسلامی
من تاکید میکنم، ما در دانشگاه جامع که اصرار داریم، ما مبانی اسلام را مبنای کارمان قرار دادیم که قرائت جدید ما بین انقلاب اسلامی از اسلام است که همان اسلام ناب محمدی است، ما باید این قرائت از اسلام را مبنای کارمان قرار بدهیم که خوشبختانه اینجا شاهد هستیم و این سمینار هم دارد همین کار را انجام میدهد، اگر چنین دانشگاهی بخواهد شکل دارد، 7 مولفه اصلی دارد، مولفههای اصلی چه چیزهایی است؟
اولین مولفه مولفههای جهتدهنده است، اصول، مبانی، فلسفه وجودی، اینها در قالب مولفههای جهتدهنده در نظر گرفتیم که عملاً همان مبانی اسلام ناب و مکتب مابین انقلاب اسلامی است.
مولفۀ دوم که شاید رکن اصلی باشد، استاد است .
مولفۀ سوم متن و محتوا است که اینجا در صحبتهای آقای دکتر خداداد حسینی شاهد بودیم، اثرات نقشه جامع در دورهرشتهها و در متون ما در آیندۀ بلندمدت چگونه خواهد بود؟ این مدنظر ماست و بعد فضا و محیط دانشگاهی آن، هم به لحاظ هویت بصری و هم به لحاظ فیزیکی و کاربردی و بعد نظامات ما، هم نظامات تربیت و آموزش و هم در حوزه تحقیق و پژوهش. نظامات دانشگاهی ما مبتنی بر چه باشد؟ و بعد هم بحثهای دانشجو و مسائلی که در حوزه جذب هدفمند دانشجو باید مبنای کارمان قرار بدهیم.
اگر همۀ این مولفهها را کنار هم قرار بدهیم آن مولفهای که به نظرم برای ایفای نقش فوقالعاده مهم است استاد است، عملاً اگر ما بتوانیم استادهای ترازی برای انقلاب اسلامی هم تربیت کنیم و هم جذب کنیم و هم داشته باشیم و در مسیرِ 30، 40 سالۀ خدمت آنها در دانشگاهها، دانشگاهها میتوانند نقششان را به عنوان سوزبان قطارِ پیشرفت انقلاب اسلامی برای هدایت این قطار به سمت آرمانهای بلند انقلاب اسلامی، انقلاب را بیمه کنند و ما شاهد این نباشیم که در دانشگاهها قطار انقلاب اسلامی بعضاً بخواهند به سمت ریل تمدن غرب هدایت بکنند که الان یکی از مشکلات جدی حوزۀ دانشگاهی ما است. جملهای که امام در سال 58 در جمع دانشگاهیها، به همۀ ما این تذکر را داده است میگوید ما شاید از شرّ رضاخان و محمدرضاخان خلاص شده باشیم ولی از شرّ تربیتیافتگان شرق و غرب به این زودیها رهایی پیدا نمیکنیم، اینها برپادارندگان نظام سلطه در این کشور هستند، خیلی جملۀ بلندی است، خواسته یا ناخواسته، واقعاً خیلی وقتها هم شاید ناخواسته باشد، نقشه طراحی و نقشه کلان نظام سلطه برای مدیریت علم و دانشگاه در جهان چگونه است؟ و به عنوان یک بازیگر در چنین نقشهای ایفای نقش میکنند، با چه مدلی، با چه شاخصههایی میشود این استاد را استاد تراز انقلاب اسلامی...؟ اگر چنین دانشگاه تراز انقلاب اسلامی شکل گرفت، چه کار مهمی برای کشور انجام میدهد؟ یکی از تاثیرگذارترین نهادهایی است که عملاً میتواند کشور و انقلاب اسلامی را به شعارش نزدیک کند، استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی شعار ما بود، واژۀ اول آن استقلال بود، استقلال در حوزههای فرهنگی، سیاسی، دفاعی و اقتصادی، مهمترین رکن این استقلالهای استقلال فرهنگی است، فرهنگ این کشور الان در اختیار چه کسانی است؟ و چه کسانی فرهنگ کشور را اداره میکنند؟
در پاسخ به این سوال اگر راحت نگاه بکنیم فارغالتحصیلان دانشگاهها، کسانی که مدیران نسل آیندۀ کشور خواهند شد یعنی همین الان شدند، همه فارغالتحصیلان این دانشگاهها هستند، اگر نهاد علم تمرکز بکند و توجه بکند و سعی کند دانشگاه ما دانشگاه تراز انقلاب اسلامی بکند، مطمئناً فارغالتحصیلان آن با توجه به آن مولفههایی که عرض کردم حتماً مدیران تراز انقلاب اسلامی خواهند شد و ما رکن سوم انقلاب اسلامی را تحقق دادیم که تربیت کارگزاران تراز انقلاب بود و از آن طرف نظام انقلابی و ساختار انقلابی را با تحول علمی و تعالی معنوی شکل دادیم، یعنی دو بازوی اصلی رهبری را برای هدایت جامعه به سمت آرمان بلندش آماده کردیم و برای همین ما نقشی که برای دانشگاهها قائل هستیم به عنوان هستۀ اصلی، مهم و اساسی در ایجاد تمدن اسلامی است، یک چرخدندۀ مرکزی است که چرخدندههای دیگر نهادها و سازمانهای کشور را به حرکت درمیآورد و فارغالتحصیلان چنین دانشگاهی مدیران آن چرخ دندههای دیگر کشور خواهند شد و این نقش مهم دانشگاهها و نهاد علم است.
شرط اصلاح جامعه، اصلاح دانشگاه ها(یعنی تحول و تعالی دانشگاها)
برای همین است که حضرت امام میفرماید اگر مدرسهها و دانشگاههای ما اصلاح نشود ما هیچ امیدی به تشکیل جمهوری اسلامی نداریم و با این جملۀ امام چقدر فاصله داریم؟ همۀ این بیانات باز ضرورت آن تحول علمی و تعالی معنوی را در دانشگاهها به ما گوشزد میکند که اگر این اتفاق بیفتد، این دو بازوی اصلی در اختیار نظام مقدس جمهوری اسلامی قرار میگیرد و میتوانیم با شتاب بیشتر، الان هم سرعت ما خوب است، نقشی که دانشگاهها در پیروزی انقلاب اسلامی داشتند در استمرار استقرار نظام اسلامی داشتند، در دفاع مقدس داشتند، بر کسی پوشیده نیست، اکثر فرماندههان دوران دفاع مقدس ما دانشجویان دانشگاههای ما بودند ولی با سیستم دانشگاهی ما فاصله داشتند، دانشگاهها خیلی ایفای نقش کردند و در شکلگیری هندسه قدرت واقعاً یکی از ارکان بودند ولی افقی که حضرت آقا برای ما ترسیم کرده است افق بسیار بلندی است، ما شاید اگر بخواهیم وضعیت موجود را با شاخصهای معمول بررسی کنیم وضعیت خوبی باشد، ولی روی صحبت من این وضعیت موجود، برای ادارۀ وضع جاری جامعه نیست، آن تصویر مطلوبی که حضرت آقا مشخص کرده و مبتنی بر مبانی اسلام، حاکمیت اسلام بر جهان است، یک شیوۀ حرکت پرشتاب دیگری را از ما مطالبه میکند، اگر صحبتی از دانشگاه و تحول علمی بشود به این قسمت کاری که دانشگاهها باید در آینده انجام بدهند، توجه میدهم. شاید ما با این وضعیت بدنی که الان داریم بتوانیم بعضی از قلههای بالا سرمان را در شهر تهران دسترسی پیدا بکنیم و صعود بکنیم ولی اگر تصویر مطلوب ما برای رسیدن به قدرت دماوند باشد، مطمئناً با این وضعیت بدنی نمیتوانیم برای صعود، راهی که باید طی بکنیم را طی بکنیم.
صحبتی که از تحول علمی و تعالی معنوی در دانشگاهها شده است همین است، برای دست یافتن به قلههایی که بتوانیم یکی از کشورهای پیشرفته در منطقه باشیم، شاید با همین وضعیت دانشگاهها به آن برسیم ولی اگر قلۀ ترسیمشده، حاکمیت اسلام بر جهان است، باید خیلی مولفههایمان را تغییر بدهیم، خیلی از نهادها و سازمانها را باید تغییر بدهیم و در آنها تحول ایجاد بکنیم که بیانات حضرت آقا در مراسم سالگرد رحلت حضرت امام، همین بوده که امام را به عنوان «امام تحول» مطرح کردند و یکی از تحولات ضروری ضرورت تغییر و تحول در آموزش را خواستار شدند، چون اعتقاد حضرت آقا این است که تفکر، شیوۀ برنامهریزی، فلسفۀ نظام آموزشی آنی نیست که ما میخواستیم، آنی نیست که ما میخواهیم بنا بکنیم، فرق دارد، این ضرورت تحول در آموزش است.
تغییر نظامات در دانشگاه جامع امام حسین
در حوزه تغییر نظامات در دانشگاه جامع امام حسین با کمک دانشکده مدیریت و استفاده از شما یک اتفاقی را رقم زدیم، ما همۀ این نظامات تحولی را در دانشگاه تدوین کردیم و در حال تدوین هستیم. روی مولفۀ استاد تمرکز جدی کردیم، استاد 6 زیرمولفه دارد، جذب، شناسایی، ارتقا، ترفیع، توانمندی، نگهداشت او. نظام ترفیع و ارتقاء یکی از نظاماتی بوده که حضرت آقا بارها از سال 74، 75 تا الان مطالبه کرده است که بهم بخورد و تغییر بکند و مقالات آیاِسآی فقط محل سنجش اصلی و وتویی در این نظام نباشد و مسالههای اصلی دیگری بیاید کنار آن قرار بگیرد، ایشان با مقاله مشکلی ندارد، مقاله را هم قبول دارد،
اینکه ما نظامات را 6 بار در جمهوری اسلامی تغییر دادیم، دستاورد خیلی خوبی در تولید علمی برای ما فراهم کرده است و ما را در رتبههای تولید علمی خیلی بالا آورده است، رتبه 15، 16 جهان را کسب کردیم ولی آن چیزی که مطالبۀ حضرت آقا است، این نیست، یک حداقلهایی مانده، ما روی آن تمرکز کردیم و سعی کردیم 4 مادۀ فرهنگی، آموزشی، پژوهشی و اجرایی را براساس مبانی و فرمایشات ایشان تغییر بدهیم، از مبانی آن استفاده کردیم و از مفاهیمی که ایشان در جلسات مختلف سخنرانی ناظر به این 4 ماده استفاده کردند، استفاده کردیم و یک نظام جدیدی را تدوین کردیم که واقعاً یک نظام انقلابی برای ایفای نقش یک استاد تراز انقلاب اسلامی در مسائل اساسی کشور است.
مکتب شهید سلیمانی
نکتۀ بعدی، خوشبختانه در حوزه مکتب و مدیریت اسلامی تجربههای میدانیِ عملیِ زیادی داریم و دست شما در حوزۀ میدان عمل خیلی پر است، در حوزۀ کارگزاران انقلابی، حضرت آقا گفتند در مورد شهید سلیمانی به دید یک مکتب نگاه کنید و ایشان تربیتیافتۀ این مکتب است، به نظرم شهید سلیمانی کار شما را در آینده خیلی ساده کرد،
اگر قرار باشد این مبانی و مکتبهایی که الان شما دارید کار میکنید، این جلوۀ عینی پیدا بکند به نظرم شما جلوۀ عینی و مصداقی آن را مانند شهید سلیمانیهای زیادی دارید، شهید سلیمانی چگونه عمل کرد؟ در کجا تربیت شد؟ چگونه مکتب امام مدرسهای برای تربیت ایشان بوده است؟ این مدرسه کجا بود؟ و بعد ایشان چه کار مهمی کرد؟ کار مهمی که شاید خیلی از دوستانش به آن کمتر پرداختند و آنی که باعث شد تمام دل ملتهای منطقه و جمهوری اسلامی و حتی جهان برای شهادتش غمانگیز شود برای همین است، برای کاری که شهید سلیمانی انجام داد، آن مکتبی که شهید سلیمانی در آن تربیت پیدا کرده است دانشگاه دفاع مقدس بود، دانشگاه جنگ بود، در دانشگاه جنگ شهید سلیمانی کار که انجام داد و همرزمان شهید سلیمانی درک و فهم فرامین امایین انقلاب اسلامی بود، حضرت امام بوددرک و فهم مفاهیمی که حضرت امام به آنها انتقال میداد فوقالعاده برای آنها مهم بود و عمل کردن به تکلیف الهی، نکتۀ مهمی که شهید سلیمانی، شهید باقری و شهید همت و خیلی از شهدای دیگر را متمایز میکند، عمل به تکلیف الهی است، بدون در نظر گرفتن نان و نام، دنبال نان و نام نبودند، دنبال این بودند که عمل مقدس را با نگاه به تکلیف الهی انجام بدهند و این رازِ ماندگاری شهدا شده است، توکل به خدا، اخلاص در عمل، شهید باقری میگوید این دو مولفۀ اصلی در پیروزیهای دفاع مقدس بوده است وگرنه استراتژی ما یک روز فتح بصره بود و یک روز هم فتح بغداد بود و آن چیزی که به ما کمک کرد، توکل به خدا، توسل به ائمه و اخلاص در عمل بود، قسم میخورد و میگوید قسم جلاله همین است که میگویم و کسی نمیتواند چیز دیگری بگوید.
این آن مکتبی است که آنها در آن تربیت پیدا کردند، صحنه و میدان عمل هم برای آنها فراهم بود ولی کار مهمی که شهید سلیمانی در ادامه انجام دادم به نظرم بعضی از دوستانش و بعضی از فرماندهان دفاع مقدس شاید یک مقدار از آن عقب افتادند در ادامۀ کاری بوده که شهید سلیمانی انجام داد، شهید سلیمانی سعی کرده این مکتب را در حوزه ماموریتی خودش، در محور مقاومت بسط و عمق بدهد و عمق دادن شهید سلیمانی در این الگویی که در دانشگاه دفاع مقدس کسب کرده، در محور مقاومت باعث عمقبخشی انقلاب اسلامی شد، باعث گسترش شعاع اثر انقلاب اسلامی در منطقه شد. کاری که به نظرم این مجمع یا این سمینار تخصصی میتواند برای حوزۀ اجرا انجام بدهد این است که اصول و مبانی مکتب شهید سلیمانی چیست؟ ابعاد آن چیست؟ مولفهها و شاخصهای آن چیست؟
کاری که انشاءالله ما با داشتن یک همایش بینالمللی در دانشکده مدیریت دنبال این هدف هستیم، مکتب شهید سلیمانی به عنوان الگوی تربیت مدیران جهادی و مدیران اسلامی چه مکتبی است؟ و نکتۀ مهمتر به نظرم ما وظیفهمان را انجام بدهیم، حالا این مکتب چگونه میتواند در عرصههای دیگر غیر از دفاع و امنیت قابلیت تعمیم پیدا بکند؟ یعنی در مسائل سیاسی، اقتصادی، در مسائل فرهنگی چگونه میشود این مکتب را تعمیم داد؟ که الان یکی از خواستههای اصلی نظام انقلابی ما است و یکی از ضعفها و کمبودهای ما است. ما نه این مکتب را خوب تدوین کردیم و نه این مکتب را در سایر نهادها و ارگانهای دیگر گسترش دادیم. راز موفقیت در حوزۀ دفاع و امنیت ـ بارها شده در جلسات خصوصی و تخصصی دوستان پیشرفتهای حوزۀ دفاع و امنیت را میگویند با توجه به شرایط خاصی که در آنجا حاکم است، من در خیلی از جلسات این را عرض کردم ـ همین سبک عمل کردن شهید سلیمانی است، یعنی نگاه به اندیشه آقا که ایشان چه مطالبهای را از ما دارد و چگونه میشود این اندیشه در میدان عمل عینیت پیدا بکند؟ کاری که دوستان ما در حوزه امنیت و دفاع دارند انجام میدهند این است، بیانات حضرت آقا را درک و فهم میکنند و برای آنها فصلالخطاب است، به عنوان حوزه و منبر به این بیانات نگاه نمیکنند، برای آنها لازمالاطاعه و لازمالاجرا است که بعضاً ما با مدیران کشوری در جلسات عرض میکنیم چنین نگاهی میتواند به آنها موفقیتهایی مانند حوزه دفاع و امنیت بدهد ولی چنین نگاهی در سایر حوزههای کشور کمتر است مخصوصاً در دانشگاهها، برای همین است که وقتی شما به بیانات حضرت آقا توجه میکنید، 6 بار یک جمله را در کشور بیان میکند، این چیزهایی که به شما میگوییم موعظه و منبر نیست اینها لازمالاطاعه و لازمالاجرا است، شاید در این دنیا دادگاهی نباشد و به دلیل انجام این کار شما را محاکمه نکند و حکمی ندهد ولی مطمئناً قضاوت سختتری در قبال شما است که آن هم قضاوتی است که آیندگان در مورد شما میکنند مانند قضاوتی که ما در مورد گذشته میکنیم که چطور یک عده دانشگاههای ما را به انحطاط کشاندند؟ این قضاوت سختتری است و پاسخگویی در آن دنیا هم بماند.
رازِ موفقیت، عمل همانند مکتب شهید سلیمانی این است که ما عملمان را عنوان عمل مقدس تلقی بکنیم، تکلیف الهی بدانیم و درک و فهم کنیم که الان چیزی که باید درک و فهم کنیم بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی است و سهم و نقشمان را در تحقق آرمانهای بلندمان به عنوان ایجاد تمدن نوین اسلامی ترسیم کنیم و ایفای نقش بکنیم و انشاءالله در این مسیر جزء سربازان عصر ظهور قرار بگیریم.
پیوندهای مرتبط
پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری سازمان سنجش آموزش کشور دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین علیه السلام دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله (عج)دانشگاه در شبکه های اجتماعی
پردیس علوم انسانی (مرکزی):
تهران _ اتوبان شهید بابایی _ بعد از پل لشگرک _ موقعیت مرکزی
پردیس فنی و مهندسی:
تهران _ اتوبان شهید بابایی _ بعد از پل لشگرک _ روبروی حکیمیه _ موقعیت امام صادق(علیه السلام)
info[at]ihu.ac.ir
کد پستی: 1698715461
تمام حقوق متعلق به دانشگاه جامع امام حسین (علیه السلام)می باشد.